حنبل (پسر عموی احمد بن حنبل) نقل می کند که تصمیم گرفتم تا کتابی در مورد جنگ صفین و جمل با کمک و با استفاده از خلف بن سالم بنویسم.پس به نزد احمد بن حنبل آمدم تا از او در این مورد سوال کنم.احمد بن حنبل گفت : چرا می خواهی چنین کاری بکنی در حالی که در این امر نه حلالی است و نه حرامی؟ { منظور احمد این است که تصمیمت کار مهم و قابل توجهی نیست } در حالی که من اسناد مربوط به جنگ جمل و صفین را جمع آوری کرده ام و سخن گفتن در مورد آن را ترک کرده ام و خلف بن سالم آن را نوشته است و من پیش غندر (محمد بن جعفر) حاضر شدم و در نزد او مطالب را جمع آوری کردیم و من سند های حدیث شعبة در این مورد را نوشتم و خلف بن سالم آن ها را نوشت.حنبل (پسر عموی احمد بن حنبل) می گوید گفتم : چرا سند ها را نوشتی ولی سخنان مربوط به آن را ترک کردی؟ احمد بن حنبل در پاسخ می گوید : خواستم تا ببینم شعبة در مورد جمل و صفین چه چیزی روایت کرده است.حنبل (پسر عموی احمد بن حنبل) گفت : پس من به نزد خلف بن سالم رفتم و مطالب مربوط به جنگ جمل و صفین را نوشتم و خبر این کارم به احمد بن حنبل رسید و او به پدرم گفت : کتاب را از حنبل بگیر و پنهان کن و نگذار به آن نگاه کند.
السنة لابی بکر بن الخلال،ج 2،ص 464،ح 723 ط دار الرایة