روز 5 جمادی الاول سال پنجم هجرت، مقارن با تولد دختری پاک سیرت و ستوده خصال از خاندان آل رسول (ص) است. بانوی شایسته ای که الگوی صبر و مقاومت، پاسداری از ارزشهای الهی و جلوهای از فضائل و کمالات اخلاقی و انسانی است.
این نوزاد مبارک آنچنان ویژگی های پدر گرامی اش حضرت علی(ع) را در خود جمع کرده بود که زینب «زینت پدر» نام گرفت و وارث تمام زیبائیهای خاندان رسالت و امامت در طول تاریخ گردید.
زینب از همان دوران کودکی پیام آور خصلت های والای انسانی معنوی بود که بعدها در اثر پیش آمدهای تلخ و شیرین تاریخی آنها را به فعلیت رسانده و جلوهای از خصائل پسندیده نبوی علوی و فاطمی گردید، شکیبایی، پارسایی، دانش و بینش، حلم و حزم، تدبیر ، سیاست و سیادت، بزرگواری عظمت روح و جلالت شخصیت، پایداری در راه هدف، قوت قلب و ارادهای فولادین، راستی و امانتداری، دفاع از حق و عدل و ارزشهای معنوی، حمایت از یتیمان و ضعیفان و محرومان، مهر و عطوفت و شفقت، پرورش فرزندان پاک و صالح، همسرداری، خانه داری، عزت نفس، وفا به عهد، برخی از اوصاف و ویژگیهای این دختر رسالت و یادگار امامت میباشد که به غیر از مادر گرامیاش بانوی دیگری به آن عظمت نرسید و به این جهت به آن حضرت صدّیقه صغری نیز گفته میشود.(1)
امّا آنچه این مقال در پی آنست تبیین مقام علمی و بعد فرهنگی و تربیتی آن بانوی آسمانی از میان سایر اوصاف والایش میباشد.
القاب بلند عقیله، عالمه غیر معلّمه و محدّثه، نشانگر عظمت علمی و بلاغت و فصاحت آن بانوی گرامی است.
مقام علمی زینب کبری آنچنان واضح و روشن است که سخن حضرت امام سجاد(ع) برای درک عظمت آن بانوی دانشمند کافی است. حضرت سجاد(ع) در مورد جایگاه علمی آن بزرگوار فرمود: «انت بحمداللّه عالمةٌ غیر معلّمةٍ و فهمةٌ غیر مفهمّةٍ؛(2) عمه جان! به لطف الهی تو دانشوری هستی که از گنجینه وحی علم آموختهای و کسی به تو آموزش نداده و اندیشمندی هستی که بدون معلم میفهمی و تعقل و تدبّر داری!.»
در مقام تعقّل و اندیشه و هوشمندی آنچنان اوج گرفته بود که حضرتش را به عقیله بنی هاشم موسوم گردانیدند.ابوالفرج اصفهانی در مقاتل الطالبین و در ذیل شرح حال عون بن عبداللّه میگوید: مادر عون، زینب عقیله، دختر علی بن ابی طالب (ع) است. زینب همان بانوئی است که ابن
39 عباس خطبه فدک فاطمه(س) را از او روایت کرده است. ابن عباس در آغاز نقل خطبه میگوید: عقیله ما (بنی هاشم) زینب دختر علی (ع) این خطبه را گزارش نموده است.(3) برای توضیح سخن ما فقط به فرازهائی از خطبه حضرت زینب در کوفه می پردازیم و آن میراث جاویدان فرهنگی را مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهیم.
نمونه ای از مقام علمی آن حضرت
با مروری کوتاه به شرایط و زمینه هائی که خطبه معروف زینب کبری (ع) در آن بستر زمانی واقع شد میتوان به اهمیت و جایگاه رفیع آن در فرهنگ عالی اهل بیت(ع) واقف شد. سخن گفتن در حال اسارت، بعد از آن همه مصیبت و ناراحتی ها و تألمات روحی و جسمی، که بحرانی ترین حالات را برای هر انسانی میتواند در پی داشته باشد. امّا زینب کبری(ع) از یک سو به خاطرات گذشته میاندیشد که چگونه 20 سال قبل از آن با عزت و احترام تمام، در کنار عزیزین اعضاء خانواده اش با شکوه و عظمت زندگی میکرد.
او که در آن شهر معلم و مفسر قرآن برای بانوان بوده است، و از سوئی دیگر امروز حتی نه به صورت فردی عادی و آزاد به این شهر میآید بلکه بعنوان اسیر دست دشمن و همراه با سرهای به نیزه زده شده دلبنده ای عزیزتر از جانش، وارد آن شهر غم زده میشود. زینب کبری بدون اینکه خم به ابرو بیاورد و ذرّهای ابراز ذلت و خواری و شکستگی بکند با سیمائی کاملاً پر صلابت و قاطعیت و گفتاری فصیح و بلیغ همچون پدرش علی(ع)، به کوهی استوار میماند که در برابر طوفان حوادث، سخت و مقاوم حتی واژه بلند شکیبائی و بردباری در مقابل عظمت و شکوه آن شیر زن نینوا به زانو در آمده است. آری تصور آن لحظات حساس تاریخی به ما میآموزد که صبوری و بردباری نیز از رفتار آن گرامی شگفت زده و متعجب است.
زینب (س) آنچنان در سخنان خویش به آیات الهی و مثل های متداول تمسک می جوید مثل اینکه یک خطیب و مفسر ورزیده در اوج اقتدار و متعادلترین حالات روانی سخن میگوید. او در خطبه اش تاریخ نکبت بار گذشته و اعمال نفرت انگیز و عبرت آموز کوفیان بی وفا را به رخ آنان میکشد و آنان را به تفکر و تعقّل در رفتار پیشینیان فرا میخواند. همچون پیامبری منذر از فرجام خطرناک اعمالشان آنان را می ترساند. زینب(س) از زحمات رسول گرامی اسلام و خدمات شایان توجّه آن گرامی به اهل اسلام سخن به میان میآورد. آری ایراد یک سخنرانی با رعایت فنون خطابه، منظم و منسجم، بدون دغدغه خاطر، تمام نفسها را در سینه ها حبس میکند. یادآور بلیغ ترین خطابه های امیرمؤمنان علی(ع) به اهل آن دیار میشود. او برای خداوند عالمیان زیباترین ستایشها را به عمل آورده و در مقام شناسائی خود و تبیین جایگاه ارزشمندش در میان مسلمانان، خود را فرزند حضرت خاتم الانبیاء محمد (ص) معرفی میکند. آری این خطابه حماسی، علمی و ادبی یکی از شاهکاره ای اهلبیت و نشانگر بخشی از عظمت علمی آن بانوست.
با توجه به اهمیت کلمات آن بانوی شایسته در این نوشتار نخست متن خطبه را با ترجمه آن می خوانیم و آنگاه به مواردی از آموزه های اخلاقی، تربیتی و اعتقادی سخنرانی حضرت زینب (س) در ورود به شهر کوفه در سال 61 قمری میپردازیم:
«الحمد للّه و الصّلاة علی أبی محمّدٍ و آله الطّیبین الاخیار. أمّا بعد یا اهل الکوفه، یا اهل الختل و الغدر! أتبکون؟! فلا رقأت الدّمعة، و لا هدأت الرّنّة، انّما مثلکم کمثل الّتی نقضت غزلها من بعد قوةٍ أنکاثاً تتخذون ایمانکم دخلاً بینکم. ألا و هل فیکم الّا الصّلف و النّطف و الصّدر الشنف و ملق الأماء و غمز الأعداء؟ أو کمرعی علی دمنةٍ او کفضّةٍ علی ملحودةٍ، الا ساء ما قدّمتم لأنفسکم ان سخط اللّه علیکم و فی العذاب أنتم خالدون. اتبکون و تنتحبون؟ ای و اللّه فابکوا کثیراً و اضحکوا قلیلاً فلقد ذهبتم بعارها و شنارها و لن ترحضوها بغسلٍ بعدها ابداً، و انّی ترحضون قتل سلیل خاتم النّبوّةٍ و معدن الرّسالة و سیّد شباب اهل الجنّة و ملاذ خیرتکم و مفزع نازلتکم و منار حجّتکم و مدرة سنّتکم. الا ساء ماتزرون و بعداً لکم و سحقاً. فلقد خاب السّعی و تبّت الایدی و خسرت الصّفقة و بؤتم بغضبٍ من اللّه و ضربت علیکم الذّلة و المسکنة. ویلکم یا اهل الکوفة! أتدرون ایّ کبدٍ لرسول اللّه فریتم؟ و ایّ کریمةٍ له ابرزتم؟ و ایّ دم له سفکتم؟ و ایّ حرمةٍ له انتهکتم؟ لقد جئتم بها صلعاء عنقاء سوداء فقماء کطلاع الارض و ملاء السّماء أفعجبتم ان مطرت السّماء دماً و لعذاب الآخرة اخزی و انتم لاتنصرون، فلا یستخفّنکم المهل فانّه لایحفزه البدار، و لا یخاف فوت الثّار، و انّ ربّکم لبالمرصاد...»
حمد و ستایش خداوند را و درود و صلوات بر پدرم محمد و اهل بیت پاک و برگزیده او. ای مردم کوفه! ای صاحبان مکر و خدعه! آیا بر ما گریه میکنید؟ هرگز آب دیدگان شما فرو نایستد و نالههای شما ساکت نگردد. مثل شما مثل زنی است که رشتههای خود را نیکو ببافد و سپس از هم باز کند. شما ایمان خود را مایه مکر و خیانت در میان خود ساختید و رشته ایمان را بستید و دو مرتبه باز کردید. در میان شما جز خودستایی و تملقی چون تملق کنیزان و غمازی با دشمنان، خصلتی نیست. شما مانند گیاههای زباله دانها هستید که قابل خوردن نیستند و به نقرهای میمانید که زینت قبور باشد و از آن استفاده نمیگردد و عذاب جاویدان برای شما آماده شد. آیا پس از کشتن ما بر ما گریه میکنید و خود را سرزنش می نمایید؟ آری، به خدا قسم زیاد گریه کنید و کم بخندید. همانا شما لکه عار روزگار را به دامان خود افکندید که به هیچ آبی نمیتوان شست و شویش داد. چگونه شسته شود قتل پسر پیغمبر و سید جوانان اهل بهشت و آن کسی که در جنگها و گرفتاری ها ملجأ شما، و در مقام محاجه با دشمنان، رهنمای شما بود، و کسی که در سختیها به او پناه میبردید و دین و شریعت را از او می آموختید. بدانید و آگاه باشید که وزر و وبال بزرگی بجا آوردید. دور باشید از رحمت خدا، و هلاکت بر شما باد. به تحقیق که کوشش شما به ناامیدی کشید و دستهای شما (از رحمت) کوتاه شد و معامله شما، موجب خسران و زیانتان گردید. همانا به غضب خدا بازگشت نمودید و ذلت و
40 بیچارگی شما را احاطه کرد. وای بر شما ای اهل کوفه! آیا میدانید چه جگری از رسول خدا شکافتید؟ و چه گوهرهایی از حرم او را آشکار ساختید و چه خونی از او بر زمین ریختید؟ و چه حرمتی از او هتک نمودید؟! کار زشت و ناشایستهای انجام دادید و جنایت بزرگی مرتکب شدید و ظلم و ستمی عظیم به بزرگی زمین و آسمان نمودید، آیا تعجب میکنید که آسمان خون بارید؟ و بی شبهه عذاب آخرت سختتر و خوار کننده تر است و در آن روز شما را یاوری نخواهد بود، پس این مهلتی را که خداوند به شما داده است شما را سبک نکند و از حد خود خارج نسازد.(4)
مقام عبودیت و بندگی
شکر الهی و حمد و ثنای بر آفریدگار هستی از مهمترین آموزه های اهل بیت (ع) برای پیروان آنان میباشد. که نشانگر نهایت بندگی و عبودیت در برابر حق است و زینب کبری (س) در این سخنرانی به ما میآموزد که در هیچ حالی ستایش از حق را نباید فراموش کرد و حمد خداوند جلوهای از مقام تسلیم و رضاست.
آن بانوی خردمند نه تنها از خداوند متعال کوچکترین رنجشی ندارد بلکه به تمام بلاها و سختیهائی که در راه رضایت الهی مبتلاء میشود به دیده رضا و کمال معنوی نگاه میکند.
آری او از ابتلاءات و آزمایشهای سخت الهی سربلند و پیروز بیرون آمده و به این جهت از خدایش راضی و او را در همه حال شکرگزار و سپاسگزار است.
زینب خدا را حمد میکند چرا که خداوند او را در میان دیگران برای این امتحان و نیل به درجات عالی دنیوی و اخروی انتخاب کرده است.
آنکه در این بزم مقرب تر است جام بلا بیشترش میدهند
او در مقابل مصائب و گرفتاری ها لحظه ای لب به شکوه نمیگشاید و هیچ جا اظهار ذلت و خواری نمیکند و با کمال شکوه و عظمت حمد الهی را بر زبان جاری میسازد چرا که دختر قهرمان علی(ع) معتقد است تمام کارهای خدا در حق بندگان زیباست نیش و نوش، و قهر الهی همه اش رحمت است و نعمت، و پذیرفته شدن در شایسته ترین راه تکامل. او نه تنها همه مشکلات را به جان خریده و آنها را زیباترین لحظات زندگی خود میداند.(5) بلکه اینها را اولین گام عشق به حق و خدا میداند و به همین علت به پیروان خود میآموزد که در هر شرائطی باید حمد خدا را گفت و شکر او بجای آورد.
تبیین جایگاه اهل بیت(ع)
زینب کبری (س) در مراحل نخستین خطابه اش بدون اینکه نظم کلام را به هم بزند به حیاتیترین آموزه دینی اشاره میکند که مسئله رهبری جامعه توسط انسان های صالح و متعهد است. او بر پیامبر (ص) و آل او بعنوان رهبران صالح، پاک و برگزیده الهی درود میفرستد و خطر انحراف از رهبری صالح را با این جمله گوشزد میکند و به مردم می فهماند که، پیروی نکردن از رهبران شایسته چه نتائج زیانباری را به دنبال خواهد داشت.
آن حضرت این نکته ضروری را یادآور میشود که یک مسلمان همواره باید بعد از یاد خداوند در اندیشه پیروی از پیامبر و آل او باشد و اگر اهلبیت را جدای از مسیر الهی تلقی کند و راه خداوند را بدون راهبر شایسته طی نماید به ظلمات و تاریکی ها خواهد رسید.
طی این مرحله بی همرهی خضر مکن ظلمات است بترس از خطر تنهائی
در همین زمینه زینب(ع) تصریح میکند که مهمترین اشتباه شما در جدائی از اهلبیت(ع) بود که اینگونه شما را به هلاکت و گرفتاری کشانید و تأکید آن گرامی بر اینکه به پیامبر بعنوان پدر سلام میکند میخواهد بفرماید که شما حتی اهل بیت را از پیامبر جدا می انگاشتید و خیال میکردید با کشتن فرزندان پیامبر به مقام والائی نزد خدا و رسول او خواهید رسید. آری فاصله گرفتن از پیامبر(ص) و اهل بیت پاکش نه تنها موجب هلاکت و بدبختی در جهان آخرت خواهد بود بلکه در این جهان نیز سبب ذلت و خواری و رسوائی و پشیمانی میشود.
بازتاب اعمال
طبق فرهنگ متعالی قرآن تمام اعمال نیک و بد انسان در این جهان و دنیای آخرت بازتاب دقیقی دارد. هیچ یک از حوادث و پیشامدهای روزگار اتفاقی و بدون حساب و کتاب پیش نمیآید بلکه همه آنها بر اساس برنامه ای منظم و با فرمانی از سوی خداوند عالمیان و توسط فرشتگان و سایر عوامل غیبی به مرحله اجرا در میآید چرا که:
جمله ذرّات زمین و آسمان لشگر حقّاند گاه امتحان
از آنجائی که انسان سرنوشت خود را با اختیار انتخاب میکند و تمام اعمال و رفتار خوب و بد وی کیفر و پاداش بدنبال دارد و خداوند متعال به کسی ذرّهای ستم روا نمیدارد، تمام ذرّات هستی گوئی به فرمان حق بوده و در موارد لازم کیفر و پاداش هر کس را به نسبت به رفتارش انجام میدهند. و در این زمینه خداوند به وضعیت ناسپاسان و ستم گران اشاره کرده و میفرماید: «ذلک جزیناهم بما کفروا و هل نجازی الّا الکفور؛(6) ما این کیفر را( به قوم سبا به خاطر ناسپاسی و کفران نعمت) بر آنان نازل کردیم و آیا ما به غیر از ناسپاسان را کیفر میکنیم؟!»
زینب کبری طبق این اندیشه قرآنی اهل کوفه را به خاطر پیمان شکنی، ناسپاسی، و خیانت به رهبر الهی مورد مذمت و سرزنش قرار داده و از آینده وخیم و دردناک آنان خبر میدهد و اشاره میکند که: خواری و خفّت، روزهائی ترسناک و نگران کننده، برانگیختن خشم الهی و بالاخره عذاب دردناک جهنم را باید منتظر باشند و این همان بازتاب اعمال و رفتار آنان در حادثه کربلا است.
تکیه بر کلام وحی
زینب کبری(ع) در این خطبه کوتاه ولی بجا و دقیق و پربار بارها بر کلام وحی تکیه کرده و از آیات حیاتبخش آن در القاء سخن خود به مردم بهره میبرد. و این از تسلط عمیق آن تربیت یافته مکتب وحی به کلام خدا دارد. آن حضرت بی وفائی و خیانت کوفیان را به زنی مثال میزند که رشته های خود را بعد از بافتن پنبه میکند و تمام41 زحمات خود را بدون علت تلف میسازد. این سخن بانوی کربلا برگرفته از آیه 92 سوره نحل است که خداوند متعال در مورد وفای به عهد و اهمیت آن سخن گفته آنگاه میفرماید: «ولاتکونوا کالّتی نقضت غزلها من بعد قوّةٍ انکاثا؛(7) و همانند آن زن سبک مغز نباشید که پشمهای تابیده خود را پس از کامل شدن دوباره وا میتابید!»
عقیله خاندان وحی در فراز دیگری از خطبه پرمایهاش با اقتباس از آیات وحیانی خداوند، وجدان عهد شکنان را به محاکمه کشیده و به آنان هشدار میدهد که: «الا ساء ما یزرون؛ بدانید که شما خیلی بد عمل کردید. و این لکّه ننگ با هیچ وسیلهای پاک شدنی نیست. و این همان هشدار قرآن کریم است که در آیه 31 سوره انعام، به دنیاپرستان و آنانکه زندگی ناچیز دنیا را در مقابل ارزش های الهی و زندگی جاویدان آخرت خریدهاند بیان شده است. خداوند با اشاره به حسرت و ندامت و زیانکاری آنان در روز قیامت، به آنان خداوند تأکید میفرماید که: «قالوا یا حسرتنا علی ما فرّطنا فیها و هم یحملون اوزارهم علی ظهورهم الاساء مایزرون؛ آنان میگویند: افسوس بر ما که درباره (حق) کوتاهی کردیم! و آنها بار سنگین گناهانشان را به دوش میکشند چه بد باری به دوش خواهند کشید.
وعده عذاب الهی و عاجز و ناتوان شدن معاندان، کافران و دشمنان اسلام در مقابل آن از نکته هائی است که قرآن بارها به آن پرداخته است. قرآن کریم در مورد قوم عاد بعد از نزول بلاء و هلاکت آن قوم سرکش میفرماید: «ولعذاب الآخرة اخزی و هم لاینصرون؛(8) عذاب آخرت از عذاب دنیا(دردناکتر و) سختتر خواهد بود و آنان هیچگونه یاری نخواهند شد.
زینب (ع) بعد از آنکه جنایات کوفیان را شرح داده و زشتی کارشان را کاملاً نمایان میسازد با اشاره به عذاب وجدان و گرفتاریهای دنیوی آنان که در پیش خواهند داشت. با استناد به آیه فوق، عذاب اخروی شان را خیلی شکنندهتر و خوار کنندهتر از عذاب دنیوی میداند. و بالاخره خطابه حماسی و آتشین بانوی کربلا و پرچمدار عدل و آزادی با اقتباس از آیهای دیگر از سوره فجر به پایان میرسد. در آن آیه خداوند متعال به اقتدار و تسلط خود بر تمامی انسانها اشاره کرده و حضور خویش و فرشتگان آسمانی را در تمام صحنهها و حوادث روزگار اعلام داشته، طرحها، نقشهها و تمام تلاشهای ستم گران را در مقابل حق و پیام آوران حقیقت بیهوده دانسته و میفرماید: «انّ ربّک لبالمرصاد؛(9) به یقین پروردگار تو در کمین (ستمگران و مخالفان حق) میباشد و زینب کبری به کوفیان فرمود: «انّ ربّکم لبالمرصاد؛ مطمئن باشید که پروردگارتان در کمینگاه است و در مورد لازم شما را به سزای اعمالتان خواهد رسانید. افزون بر آیات وحی، استفاده از تمثیل، استدلال منطقی و عقلی، عبرت اندوزی و مقایسه اعمال گذشته و حال و آینده و تحریک عواطف از دیگر فنون خطابه است که به وضوح در کلام دختر بلاغت و فرزند فصاحت دیده میشود. این خطابه به بررسی کاملی نیاز دارد که مجال را گنجایش آن نیست.
همچنین در حاشیه خطابه جلوه صفات اخلاقی و کمالات انسانی همچون حیا، عفت، امر به معروف و نهی از منکر و تبلیغ عملی و گسترده آموزههای دینی کاملاً نمایان است.
دستآوردهای فرهنگی
کوفیان گرچه به اعمال ناپسندی دست زدند و گناهی را مرتکب شدند که هیچگاه فراموش نمیشود. امّا زینب کبری(س) با خطابه روشنگر و آتشین خود چنان تحولی در آنان ایجاد نمود که نسلهای بعدی آنان با الهام از سخنان آن بانوی عصمت به سوی کمال گام برداشتند. آن حضرت تخم و بذری را در دل کوفیان پاشید که ثمره آن در دهههای بعدی حاصل شد.
آری شیعیان کوفه بعد از تجربه های تلخی که در آن شهر نسبت به اهل بیت(ع) امام علی (ع) و امام حسن و امام حسین(ع)) صورت گرفته بود از کرده خود پشیمان شدند و علاوه بر شرکت در قیام های سیاسی همچون قیام توابین و مختار به سوی اهل بیت روی آوردند به همین جهت بسیاری از یاران، شاگردان و دوستان امام سجاد(ع)، امام باقر و امام صادق(ع) را کوفیان تشکیل میدهند. امام صادق(ع) برای اولین بار در زمان ابوالعباس سفاح به کوفه آمد و مورد تکریم او قرار گرفت. حتی امام صادق(ع) بسیاری از شاگردان خود را در کوفه تربیت نمود.(10)
آری خطابه زینب در سال 61 هجری روح ایمان را دوباره در کوفیان زنده کرد و آن زحمات در پنجاه سال بعد ثمره داد و اینک نام بخشی از مردان و زنان کوفی که پاسدار فرهنگ اهل بیت بعد از حماسه عاشورا و از یاران امام سجاد(ع) و امام باقر (ع) و امام صادق(ع) و ائمه بعدی محسوب میشدند به اختصار ذکر میشود:
1ـ ابراهیم بن حیّان اسدی کوفی.
2ـ بشربن غالب اسدی کوفی.
3ـ ثابت بن دینار معروف به ابوحمزه ثمالی.
4ـ سعید بن جبیر که بعدها در مکه ساکن شد(از شاگردان امام سجاد(ع)).
5 ـ منهال بن عمرواسدی.
6ـ مفضل بن عمر کوفی .
7ـ عبداللّه بن ابی یعفور عبدی کوفی.
8 ـ زرارة بن اعین.
9ـ ام اسود دختر اعین شیبانی و خواهر زرارة بن اعین.
10 ـ ام خالد عبدی که مورد توجه امام صادق(ع) بود.(11)
حجةالاسلام عبدالکریم پاکنیا
_______________________________
1. مستدرک سفینة البحار، ج 4، ص 313. صاحب تنقیح المقالی در مورد حضرت زینب(س) مینویسد: زینب و ما زینب و ما ادراک ما زینب هی عقیلة بنی هاشم و قد حازت من الصفات الحمیدة مالم یحزها بعد امّها احد حتی حق ان یقال هی الصدیقة الصغری...(تنقیح المقالی، ج 3، باب فضل النساء، ص 79).
2. الاحتجاج، ج 2، ص 305.
3. الانوار العلویه، ص 434.
4. اللهوف فی قتلی الطفوف، سید ابن طاووس حسنی، ص176.
5. لهوف، سید بن طاووس، ص 292.
6. سوره سباء، آیه 17.
7. زینب عقیله خاندان وحی، ص 46.
8. سوره فصلت، آیه 16.
9. سوره فجر، آیه 14.
10. کوفه و نقش آن در قرون نخستین اسلامی، ص 56.
11. رجال شیخ طوسی، یاران امام چهارم و پنجم و ششم ؛ زنان دانشمند و راوی، ص 298.