شاگردان مكتب پيامبر صلى الله عليه وآله
احاديث معتبر بر اين مطلب دلالت دارند كه پيغمبر صلى الله عليه و آله، على عليه السلام و فرزندانش را به دانشهايى مخصوص گردانيد. كتابى به خط على عليه السلام و املاى پيغمبر صلى الله عليه و آله همواره در اين خاندان مورد استناد و مراجعه بوده است، در حقيقت، تبليغات و تعليمات امامان عليهمالسّلام و سيره و روش آنها مكمل و متمم هدف پيغمبر صلى الله عليه وآله در تربيت جامعه و هدايت بشر ميباشد.
بر اساس حديثِ متواتر و مشهور ثقلين، پيغمبر صلى الله عليه و آله جميع امت را به اين بزرگواران ارجاع داده است. با وجود اين حديث شريف، صلاحيت علمى اهل بيت پيغمبر صلى الله عليه و آله ظاهر و آشكار ميگردد.
علاوه بر اينها روايات بسيار ديگرى از طرق اهل سنت دلالت دارند برآنكه در بين تربيت شدگان مكتب نبوت، على عليه السلام بيشتر از همة صحابه، از تابش انوار نبوت استفاده كرد؛ او بعد از پيامبر صلى الله عليه و آله مرجع عموم در مسائل مشكل علمى ميباشد و علوم شرعيه همه به آن سرور منتهى ميشود.
بعد از على عليه السلام منصب الهى امامت و رهبرى علمى و دينى با فرزندانش حضرت امام حسن مجتبى و حضرت امام حسين، سيدالشهداء عليهما السّلام بود. آنها ملجأ و پناه مردم در مسائل اسلامى، علوم تفسير و احكام شرعى بودند؛ سخنشان قاطع و مقبول، و روششان سرمشق و ميزان بود.
حسين عليه السلام چراغ اسلام
هر چه بيشتر در حالات سيدالشهداء عليه السلام دقيق شويم اين رمز بر ما آشكارتر ميشود كه در امر دين بصيرتى خارق العاده و بينشى غيبى راهنماى آن حضرت بوده است.
علم و دانش آن بزرگوار از احتجاجات او با دشمنان اهل بيت، بخصوص معاويه و مروان، از نامههايى كه به معاويه مرقوم فرموده، از خطبههايى كه به مناسبتهاى مختلف انشاء نمودهاند و از دعاى عرفه، و دعاهاى ديگرى كه از آن حضرت در كتابهاى شيعه و سنى نقل است، ظاهر و آشكار ميگردد.
نافع بن ازرق، رهبر فرقة ازارقه خوارج به حسين عليه السلام عرض كرد: «خدايى را كه ميپرستى براى من توصيف كن!»
حسين عليه السلام فرمود:
يا نافِعُ مَنْ وَضَعَ دينَهُ عَلَى الْقِياسِ لَمْ يَزَلِ الدَّهْرُ فِى الالتِباسِ مائِلاً ناكِباً عَنِ الْمِنْهاجِ ظاعِناً بِالاِْعْوِجاجِ ضالّاً عَنِ السَّبيلِ قائِلاً غَيْرَ الْجَميلِ يَا بْنَ الاَزْرَقِ اَصِفُ اِلهى بِما وَصَفَ بِهِ نَفْسَهُ لايُدْرَكُ بِالْحَواسِ، وَلا يُقاسُ بِالنّاسِ قَريبٌ غَيْرُ مُلْتَصِق، وَبَعيدٌ غَيْرُ مُسْتَقْصى يُوَحَّدُ، وَلا يُبَعَّضُ مَعْرُوفٌ بِالْـآياتِ مَوْصُوفٌ بِالْعَلاماتِ لا اِلهَ اِلاّ هُوَ الْكَبيرُ الْمُتَعالُ
اى نافع! هركس دين خود را بر قياس بسازد همواره در اشتباه است و در راه به صورت افتد، به اعوجاج و كژى كوچ كند، گمراه گردد و سخنان نازيبا گويد. اى پسر ازرق! من خدايم را وصف ميكنم به آنچه او خود را وصف فرموده است. او به حواس ادراك نشود و به مردم قياس نگردد. نزديك است اما به چيزى چسبيده نيست، دور است اما دورى نجسته (دورى و نزديكى خداوند مانند دورى و نزديكى موجودات ديگر نيست. دورى و نزديكى او با حواس مادى قابل درك نميباشد) او يگانه است و تبعيض، تجزيه و تركيب در او راه ندارند، و به نشانهها شناخته شده و به علامتها وصف گرديده است؛ غير از خداوند بزرگ و بلند مرتبه، خدايى نيست.
ابن ازرق گريست و گفت:
«ما اَحْسَنَ كَلامَكَ»؛ چقدر نيكو است كلام تو!.
حسين عليه السلام فرمود: «به من رسيده كه تو بر پدر و برادرم و بر من گواهى به كفر ميدهي!»
ابن ازرق گفت: «اَمّا وَاللهِ يا حُسَيْنُ لَئِنْ كانَ ذلِكَ لَقَدْ كُنْتُمْ مَنارَ الاِسْلامِ وَ نُجُومَ الاَحْكامِ»؛ يا حسين! اگر اين ناسزا از من صادر شده، به خدا سوگند! به يقين، شما چراغ اسلام و ستارگان احكام خداييد. (6)يعنى مردم بايد از انوار علوم و معارف شما روشنى بجويند و در تاريكيها به ستارههاى وجود شما هدايت گردند.
حسين، شمع بزم عالمان
ابن كثير در كتاب خود آورده است: «حسين عليه السلام و ابن زبير از مدينه به سوى مكه بيرون شدند و در مكه اقامت گزيدند. حسين عليه السلام مورد توجه مردم قرار گرفت. آنها به سوى او ميآمدند در اطراف او مينشستند وسخنش را ميشنيدند و از آنچه از او ميشنيدند سود ميجُستند وگفتههايش را ضبط كرده و مينوشتند تا از او روايت كنند.»
علائلى در سمو المعنى نگاشته است: «مردم چنان شيفتة معنويت و عظمت روح حسين عليه السلام بودند و چنان حسين عليه السلام محبوبيت داشت كه از همهكس و همهجا منصرف و منقطع شده و به سوى او ميشتافتند. كسي جز حسين عليه السلام نبود كه اين همه مريد و ارادتمند داشته باشد؛ گويى مردم در وجود حسين عليه السلام حقيقت ديگرى از عالم ابداع الهى را تماشا ميكردند. چون حسين عليه السلام سخن بگويد مثل آن است كه زبان عالم غيب باز شده و آنها را از رموز و اسرار پنهان وحقايق نهان آگاه ميسازد؛ و زمانى كه خاموش ميشد سكوتش به گونهاى متفاوت آنها را از حقايق ديگر با خبر ميساخت؛ زيرا پارهاى از حقايق را جز با خاموشى عميق نميتوان اظهار كرد؛ مثل نقطه و فاصلهاى كه در ميان سطرها، كلمهها و جملهها ميگذارند و همان نقطة خاليِ از نوشته، مانند نوشتههاى كتاب، معنايى ميدهد كه جز با آن نقطه با هيچ نوشتهاى آن معنا را نميتوان بيان كرد.»
كلام فوق نشان از واقعيتى انكارناپذير از محبوبيت علمى حسين عليه السلام در ميان مردم دارد. با آنكه مردم در فشار حكومت بوده و جاسوسان و كارآگاهان همه جا در تعقيب آنها بودند تا كسى با حسين عليه السلام رابطه نداشته باشند، اما قدرت سرنيزه و زور نظامى چگونه ميتواند مردم را از خودشان، دلشان و ضميرشان جدا كند؟ قدرت، هر ميزان كه باشد نميتواند بر شعور بشر مسلط شود و سرنيزه هر قدر كه كارى و نافذ باشد به باطن انسان و معنويت او نفوذ نميكند.
علائلى در ادامه آورده است: «حسين عليه السلام كثير الحديث و الروايه بود، آن زمان با اينكه تعداد بسيارى از اصحاب پيغمبر صلى الله عليه و آله نقل حديث ميكردند، اما مردم همة آنها را ترك كرده و به مجلس حسين عليه السلام ميآمدند.» پس از اين، علائلى احاديثى از آن حضرت نقل ميكند. (7)
اخبارى كه از حسين عليه السلام نقل شده حاكى از علم و ذوق سرشار، قوت فطانت، استعداد و قريحه و استحكام منطق اوست اين اخبار بيش از آن است كه قابل شمارش باشد. آن حضرت به گونهاى در مسائل علميه با جودت ذهن وحدّت خاطر اظهار نظر ميكرد و فتوا ميداد كه موجب تحيّر مردم ميشد، تا حدى كه عبدالله بن عمر در حق او گفت: «اِنَّهُ يَغُرُّ الْعِلْمَ غَرّاً» (8)
همچنان كه مرغ، جوجة خود را با منقار خود غذا ميدهد، حسين عليه السلام نيز در بيت نبوت و ولايت از سرانگشت علوم رسول خدا صلى الله عليه و آله غذا خورد، و از سينة معارف اسلام شير مكيد و رشد و نمو يافت.
___________________
(6) - سمو المعنى، ص 148؛ به نقل از تاريخ دمشق،ج4، ص323.
(7) - سمو المعنى، ص 97.
(8) - سمو المعنى، ص 148؛ نظير اين كلمه را يزيد در شأن حضرت امام زين العابدين عليه السّلام گفت؛ وقتى به او پيشنهاد كردند كه درخواست آن حضرت را بپذيرد، و اجازه دهد به منبر برود، يزيد اجازه نداد و گفت: «اگر به منبر برود ما را رسوا ميسازد.» به او گفتند: «از اين نوجوان در چنين حال چه بر خواهد آمد؟» گفت: «شما از كار اين خاندان بيخبريد: هذا مِنْ اَهْلِ بَيْت قَدْ زُقُّوا العِلْمِ زقا». نفس المهموم، ص242.
فصل دوم : خورشيد انديشه
- بازدید: 1399