استفاده از لباس و حجاب مشکي بانوان در بيرون منزل باعث ميشود که استفاده کنندگان از حجابهاي مشکي، رنگهاي غير مشکي را نشناسند.
پاسخ ادعاي دوّم: اوّلاً، از نظر منطقي تلازمي بين استفاده از لباسهاي مشکي به طور مستمر در خارج از منزل و نشناختن رنگهاي غيرمشکي نيست؛ زيرا استفاده از لباسهاي رنگين در مجالس زنانه، در داخل منزل و در مقابل افراد محرم، امکان شناختن رنگهاي مختلف را فراهم ميکند.
ثانياً، علاوه بر داخل منزل، در خارج از آن نيز ايشان و ديگر بانوان ميتوانند از لباسهاي داراي رنگهاي متنوع استفاده نمايند، البته به شرط اينکه به طريقي، مثل استفاده از چادر مشکي، در مواجهه با نامحرم آنها را بپوشانند؛ زيرا ترديدي نيست که لباسهاي رنگين به دليل زيبايي خيره کننده، از مصاديق عرفي زينت به شمار ميآيند و بانوان و دختران براساس دستور قرآن، از تبرج و نمايش زينتها به نامحرمان منع شدهاند:
ولا تبرجن تبرج الجاهلية الاولي[44] و غير متبرجات بزينة.[45]
البتّه در مجالسي که افراد نامحرم حضور ندارند، مثل مجالس زنانه و همچنين در حضور شوهر و افراد محرم، ميتوانند از زيورآلات و زينتها استفاده نمايند: «وَ لا يبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبائِهِنَّ...»[46] حتي بالاتر از جواز در روايات به استفاده از زينتها ترغيب و تشويق شدهاند؛[47] زيرا همانگونه که حجاب و پوشش، نياز فطري انسان، خصوصاً زنان است، استفاده از زيورآلات و خودآرايي نيز نياز فطري انسان، مخصوصاً بانوان است.
اين از امتيازات احکام نوراني و مترقي اسلام است که ضمن توجّه و ضرورت پاسخگويي به دو نياز مذکور، از طرفي با دستور الزامي زنان به رعايت حجاب و پوشش و از طرف ديگر با تشويق آنان به استفاده از زيورآلات و زينتها، به شرط عدم تبرّج و نمايش زينتها به نامحرمان، جلوي سوء استفاده را گرفته است، تا از اين طريق زمينهي سلامت روحي و رواني افراد جامعه فراهم گردد.
____________________
[1] . هفته نامه ي فيضيه، کشف حجاب به روش مدرن، 15 بهمن 1379 ص1.
[2] . زيبا مير حسيني، پيام زن، شمارهي 49. ص 45. لازم به تذکر است که پاسخ شبهه ي مذکور، به طور مختصر در خود مجله نيز آمده است.
[3] . عباس اللهياري، روزنامه ي ايران، شمارهي 1623، 28 شهريور ماه 79، ص 6.
[4]. به عنوان نمونه ر.ک: سيد اسماعيل گوهري، آرزوي شهادت در بيان معصومين(ع)، ص 75.
[5] . محمدي ري شهري، ميزان الحکمه، ج 10، ص 270.
[6] . ر.ک: احمد عابديني، «عاشورا حفظ کرامت و حجاب» مجلهي پيام زن، شمارهي 69، ص 38 و حکايت کشف حجاب، از سري کتابهاي تاريخ تهاجم فرهنگي، نشر مؤسسهي فرهنگي قدر ولايت.
[7] . غلامعلي حداد عادل، فرهنگ برهنگي و برهنگي فرهنگي، ص 48.
[8] . براي آشنايي با توصيه هاي مذکور به عنوان نمونه ر.ک: فروع کافي، ج 3، ص 409، و ج 4، ص 124.
[9] . براي اطلاع از روش هاي مذکور و نقش تربيتي آنها ر.ک: دکترخسرو باقري، نگاهي دوباره به تربيت اسلامي، ص 68 ـ 86.
[10] . آمدي، غرر الحکم و درر الکلم، ص 131.
[11] . همان.
[12] . سوره ي نساء (4)، آيه ي 19.
[13] . سيد اصغر ناظم زادهي قمي، جلوه هاي حکمت، گزيدهي موضوعي کلمات امير المؤمنين علي(ع)، ص 504.
[14] . همان.
[15] . سورهي بقره (2)، آيهي 216.
[16] . سورهي توبه (9)، آيهي 81.
[17] . همان.
[18] . ر. ک: ديباچه ي کتاب، روايت «يا عباد الله انتم کالمرضي و ربّ العالمين کالطبيب...».
[19]. زنان و تازههاي انديشه، ماهنامهي تحليليـخبري زنان، مهرماه 1380، پيششمارهي 2، ص 51، به نقل از روزنامهي ايران 30/5/80.
[20] . نهج البلاغه، تحقيق صبحي صالح، نامهي 31.
[21] . همان، حکمت 249.
[22] . البحراني، الحدائق الناضرة في احکام العترة الطاهرة، ج 7، ص 118.
[23] . فاطمه خاتمي، روزنامهي ايران، شمارهي 1627، 2 مهر ماه 1379، ص 4.
[24] . دکتر طباطبايي، روزنامهي ايران، 28 شهريور ماه 1379.
[25] . ر.ک: عليرضا امير پور، روزنامهي ايران، 3 مهر ماه 79، ص 4، و مجله ي زنان شمارهي 22، بهمن و اسفند ماه 73، ص 4؛ بر خلاف ايشان که خيلي با احتياط اظهار نظر کرده اند، مجلهي زنان طي مصاحبه اي با مردم کوچه و بازار، با روش تبليغ تلقيني و القايي، به طور صريح، ولي بدون ارائهي هيچ دليل و مدرک معتبري اين فکر را ترويج نموده است که سياه پوشي باعث افسردگي است.
برخلاف مجلهي زنان در روزنامهي آفتاب، در تاريخ 24 شهريور 1380، ص 6، آمده است: «ثابت شده است که رنگ سياه ناخواسته روحيهي افسردگي و نااميدي را در افراد تشديد مي کند». خوشبختانه ايشان نيز همانند روزنامهي ايران، مقداري با احتياط اظهار نظر کرده است؛ چون از واژهي «تشديد» به خوبي آشکار مي گردد که ايشان نيز قبول دارند پوشش سياه، سبب ايجاد افسردگي نيست، بلکه فقط ممکن است بعضي از افرادي که در اثر عوامل ديگر دچار افسردگي شده اند، استفاده از لباس مشکي باعث تشديد افسردگي آنها گردد؛ البته دو نکته دربارهي اين ادعا به نظر مي رسد. نکتهي اول اين که، ايشان ادعا نموده اند براي استفاده از لباس هاي رنگ سياه چنين اثري ثابت شده است، اما متأسفانه همانند همهي افرادي که چنين ادعاهايي مي کنند، هيچ سند و مدرکي از کارشناسان قابل اعتماد و پژوهش هاي قابل اطمينان ارائه نداده اند. نکته دوم اين که، اگر روانشناسان متخصص و متعهد دربارهي فردي که دچار افسردگي است تشخيص دادند که پوشش سياه در مورد اين فرد خاص باعث تشديد افسردگي او مي گردد، در چنين موردي عقل و شرع به هيچ é ê وجه او را ملزم به استفاده از لباس مشکي نمي کنند؛ کما اين که دربارهي افرادي که دچار افسردگي نمي باشند نيز چنين الزامي وجود ندارد. آنچه که مطرح است اين است که براساس يافته هاي روانشناسي رنگ ها، چون رنگ مشکي، رنگ صامت و غير فعال است، استفادهي زنان از اين رنگ در مقابل نامحرم، باعث آرامش روحي و رواني افراد جامعه مي گردد و به همين دليل استفاده از چادر و پوشش مشکي براي بانوان در خارج از منزل و در مقابل نامحرم رجحان و مطلوبيت دارد.
[26] . دکتر برهاني (متخصص اعصاب و روان)، هفته نامه ي 19 دي (قم) شماره ي 155، 28/5/81، ص9.
[27] . يکي از قراين و شواهدي که مؤيد اين ادعاست که پوشش سياه علت ايجاد افسردگي نيست اين است که بسياري از بانوان روان پزشک و روان شناس نيز از پوشش هاي مشکي استفاده مي کنند.
[28] . دکتر ماکس لوشر، «روان شناسي رنگها»، ترجمهي ويدا ابيزاده، ص 97.
[29] . همان.
[30]. فيض کاشاني، المحجة البيضاء في تهذيب الاحياء، ج 5، ص 177.
[31]. حجتالله رحماني، «اعجاز رنگ سياه، چرا چادر مشکي؟» نشريهي فيضيه، ص 3، دوشنبه 7 آذر 1379 (با دخل و تصرّف).
[32]. مانا دشتگلي، «نکند پدرم مرا نشناسد»، روزنامهي نوروز، 24 شهريور، 1380، ص 8.
[33]. يکي از افرادي که در زمينهي عوامل و انگيزههاي افراد در انتخاب نوع، جنس و رنگ لباس تحقيقات خوبي نموده است، نويسندهي زن عرب زبان کتاب «دراسات في سيکولوجية الملابس» است. وي در فصل پنجم کتاب خود (ص 123 ـ 132) عواملي هم چون é ê محيط، ارزشهاي حاکم بر يک جامعه، عادتها، تقليدها، و بالاخره معيارها و قوانين را از عوامل مؤثر در انتخاب پوشش ذکر ميکند. وي همچنين در فصل هشتم (ص 179) جلب توجّه ديگران، زينت و خودآرايي، احتشام و حيا، برخورد و ارتباط با ديگران، مورد حمايت قرار گرفتن، تحقق ذات و بالاخره مدگرايي را از جمله انگيزههاي روحي و رواني افراد در انتخاب نوع، جنس و رنگ پوشش ذکر ميکند. براي آگاهي بيشتر ر. ک: دکترعلية عابديني، دراسات في سيکولوجيه الملابس.
[34]. حر عاملي، وسائل الشيعه الي تحصيل مسائل الشريعة، ج9، کتاب الحج، روايات باب 33 از ابواب احرام، ص41؛ و صدوق، المقنع، ص 229.
[35]. حر عاملي، وسائلالشيعه، کتاب الصلاة، ج3، ص354؛ و سيد محمد کاظم طباطبايي، العروة الوثقي، فصل شرايط لباس مصلي، مسئلهي 42.
[36]. به عنوان نمونه ر.ک: ميزانالحکمة، ج 4، ص 438، ذيل واژهي سرور؛ هم چنين ر.ک. به کتاب هاي احاديث، ذيل واژه هاي سرور، بهجت، نشاط، فرح.
[37]. به عنوان نمونه، مجلهي زنان، شمارهي 22، طي مصاحبهاي کوچه و بازاري و عوامانه با عنوان «خانم چرا سياه ميپوشيد؟» با روش تبليغ القايي، تلاش نموده است اين تفکر را به مخاطبان خود تلقين نمايد.
[38]. حر عاملي، وسائلالشيعه، ج 3، کتاب الصلاة، روايت 10، ص 379.
[39]. ناصر فرزان، رنگ و طبيعت، دانش رنگها، ص 42.
[40]. مجلهي زندگي، دفتر شادابي، ص 50، بهار 1379، به نقل از کتاب آيين زندگي، ص 37.
[41]. مجله ي زندگي، دفتر شادابي، ص 77، به نقل از مهدي بهادرينژاد، کتاب شادي و زندگي.
[42]. مانا دشتگلي، «نکند پدرم مرا نشناسد»، روزنامهي نوروز، 24 شهريور 1380، ص 8.
[43]. ر. ک: توضيح المسائل فقها و مراجع تقليد، ذيل مباحث مربوط به پوشش محرم و نامحرم؛ و استفتائات آخر کتاب.
[44]. سورهي احزاب (33)، آيهي 33.
[45]. سورهي نور (24)، آيهي 60.
[46]. همان، آيهي 31.
[47]. حر عاملي، وسائل الشيعه، کتاب الطهارة، ابواب آداب الحمام باب 52. باب کراهة ترک المرأة للحلي و خضاب اليد.
ادعاي دوّم:
- بازدید: 2296