اشارات :: دی 1382، شماره 56
بیست و پنجم ذیقعده روز دحوالارض
حبیب مقیمی
ششمین روز خلقت که پایان یافت، زمین گردیدن آغاز کرد. انسان زاد شده و از همان روز، این گرد گردون، با چهار جامه در چمدان خاطراتش، کوچی همیشگی را همچنان تکرار میکند و ما، مسافران بینهایت این تکرار بیبار گشتیم.
ما سوار بر دوش سبز زمین، گامهایمان را بر دستهای داغش مینهیم، تا سالیان سال، رنگ زرد خزان را از چهرهاش بزداییم و بر چهره سپیدش سلام دهیم.
و زمین، همدم مسافران، بر آن است تا دل همگان را شاد کند.
گاه به دستهای پینه بسته مردم کشاورز، لبخند میزندو به ضربههای شخم او دل میسپارد و گاه، گامهای عابران خسته هر روز را میشمارد.
زمین، این پیر سالخورده که خشم او، کوههای استوار را به رخ جهانیان میکشد و دریاهای بیکران، مهربانی و صفای او را به یاد میآورد و این جاست، بر فراز کوهها و در ژرفنای دریاها و در تار و پود جامه چهارگانه رنگارنگ زمین ـ بهار، تابستان، پاییز، زمستان ـ ، که تو میتوانی بوی خدا را احساس کنی
و زمین، این آشنای کهنسال به رنگ خاک، سالها و سالهاست که در آسیابی همیشه گردان، موی خویش را سپید و سیاه میکند، لبهای خشکیده زمین، خواهش بیدریغ باران است و باران، عاشق افسانهای زمین، با شتاب خود را بر زمین یله میکند، تا به انتظار خاکی خاک، پاسخ دهد و چه زیباست معاشقه آسمان و زمین!
و زمین، این مادر اسطورهای هرچه سبز، بارها و بارها، با لبخندهای گاه و بیگاه، میزبان مهربان باران بوده است و انسان، نامی آشناست برای این کره خاکی.
گوشهای زمین، هر روز تا به شب، لبریز از هیاهوهای این آدمیان است؛ آدمیانی که گاه، زمین آزاد خدا را در حصار میخواهند، تا از همآغوشی با آن، برجهای تازه به تازه برآید، از سنگ و آهن و سیمان. و این جاست که زمین خسته و رنجور، ناتوان از تحمل باری سنگین، چهره در هم میکشد. درّهها، سنگوارههای فریادهای نهفته این رنج کشیده گردوناند.
زمین، این همجنس خود را خوب میشناسد و در آغوش خاکی خود، جایی برای هر یک از این خاکیان باز کرده است. و این وعده پروردگار زمین است؛ او که روزی، مشتی خاک از همین زمین را جامه جان پوشانید. زمین، در ذهن پیر خود، لحظات تلخ و شیرین بسیاری را همراه با آدمیان پلک زده است. رویش گیاه از زمین، شاید دستهای سبز به دعا برخاستهای است که از خالق یکتا، سبزی و شادابی همیشه را برای خاکیان درخواست میکند.
متن ادبی «زمین؛ این پیر سال خورده»
- بازدید: 3775
دیدگاهها
خوراکخوان (آراساس) دیدگاههای این محتوا