سقیفه و کتک کاری و سبّ صحابه!
عدم اجماع اصحاب پیامبر(صلی الله علیه و آله) برخلافت ابوبکر!
نقل است که هنگام بیعت با ابوبکر در سقیفه نزدیک بود سعد بن عباده کشته شود و به نقل بخاری بسوی سعد هجوم برده میشود.
در این هنگام یکی از یاران سعد میگوید: مراقب سعد باشید که لهش نکنید و عمر بن خطاب میگوید: «او را بکشید، خدا او را بکشد!»(١)
به نقل طبری عمر بالای سر سعد میایستد و میگوید: «سعی داشتم آنگونه تو را له کنم که اعضایت از هم بپاشد!»
و سعد ریش عمر را میگیرد و میگوید: «اگر فقط یک مو از ریشم بکَنی، برنمیگردی مگر این که دندان سالم در دهانت نیست!»؛
و بعد میگوید: «(اگر میتوانستم) تو را به همان قومی که درمیانشان بودی و تبعیّت میکردی امّا مورد تبعیّت نبودی، ملحق میکردم.» پس از آن حباب بن منذر رو به انصار میگوید: «اگر بخواهیم اینها را از مدینه بیرون میکنیم».
عمر پاسخ میدهد: «در آن صورت خدا تو را بکشد».
و حباب بن منذر هم در جواب او میگوید: «بلکه خودت کشته شوی!»(٢)
منابع:
1- صحیح بخاری ج۸ ، ص۲۷
2- تاریخ طبری ج۲ ، ص۴۵۹