نبرد خیبر و سه امتیاز بزرگ

(زمان خواندن: 4 - 7 دقیقه)

چگونه زبان دشمن به شرح افتخارات حضرت على (علیه السلام) گشوده شد و مجلسى كه براى بدگویى از او تشكیل شده بود به مجلس ثناخوانى وى تبدیل گشت؟
شهادت امام مجتبى (علیه السلام) به معاویه فرصت داد كه در حیات خود زمینه خلافت را براى فرزندش یزید فراهم سازد و از بزرگان صحابه و یاران رسول خدا كه در مكه و مدینه مى زیستند براى یزید بیعت بگیرد، تا دست فرزند او را به عنوان خلیفه اسلام و جانشین پیامبر بفشارند.
به همین منظور، معاویه سرزمین شام را به قصد زیارت خانه خدا ترك گفت ودر طول اقامت خود در مراكز دینى حجاز، با صحابه و یاران رسول خدا ملاقاتهایى كرد. وقتى از طواف كعبه فارغ شد در «دارُ النَّدْوَة»، كه مركز اجتماع سران قریش در دوران جاهليّت بود، قدرى استراحت كرد و با سعد وقّاص و دیگر شخصیتهاى اسلامى، كه در آن روز اندیشه خلافت و جانشینى یزید بدون جلب رضایت آنان عملى نبود، به گفتگو پرداخت.
وى بر روى تختى كه براى او در دار النّدوه گذارده بودند نشست و سعد وقّاص را نیز در كنار خود نشاند. او محیط جلسه را مناسب دید كه از امیرمؤمنان (علیه السلام)بدگویى كند و به او ناسزا بگوید.این كار، آن هم در كنار خانه خدا و در حضور صحابه پیامبر كه از سوابق درخشان و جانبازى و فداكاریهاى امام (علیه السلام) آگاهى كاملى داشتند، كار آسانى نبود، زیرا مى دانستند تا چندى پیش محیط كعبه و داخل و خارج آن مملوّ از معبودهاى باطل بود كه همه به وسیله حضرت على (علیه السلام) سرنگون شدند و او به فرمان پیامبر (صلى الله علیه وآله وسلم) گام بر شانه هاى مباركش نهاد و بتهایى را كه خود معاویه و پدران وى سالیان دراز آنها را عبادت مى كردند از اوج عزّت به حضیض ذلّت افكند و همه را در هم شكست.(1) اكنون معاویه مى خواست، با تظاهر به توحید و یگانه پرستى، از بزرگترین جانباز راه توحید، كه در پرتو فداكاریهاى او درخت توحید در دلها ریشه دوانید و شاخ و برگ بر آورد، انتقاد كند و به او ناسزا بگوید.
سعد وقّاص در باطن از دشمنان امام (علیه السلام) بود و به مقامات معنوى و افتخارات بارز امام رشك می ورزید.روزى كه عثمان به وسیله مهاجمان مصرى كشته شد همه مردم با كمال میل و رغبت امیرمؤمنان را براى خلافت و زعامت انتخاب كردند، جز چند نفر انگشت شمار كه از بیعت با وى امتناع ورزیدند و سعد وقّاص از جمله آنان بود. هنگامى كه عمّار او را به بیعت با حضرت على (علیه السلام) دعوت كرد سخنى زننده به وى گفت.عمّار جریان را به عرض امام (علیه السلام)رسانید.حضرت فرمود:حسادت او را از بیعت و همكارى با ما بازداشته است.
تظاهر سعد به مخالفت با امام (علیه السلام) به حدّى بود كه روزى كه خلیفه دوّم به تشكیل شوراى خلافت فرمان داد و اعضاى شش نفرى شورا را خود تعیین كرد و سعد وقّاص و عبدالرحمان بن عوف پسر عموى سعد و شوهر خواهر عثمان را از اعضاى شورا قرار داد، افراد خارج از شورا با بینش خاصى گفتند كه عمر با تشكیل شورایى كه برخى از اعضاى آن را سعد و عبدالرحمان تشكیل مى دهند مى خواهد براى بار سوّم دست حضرت على (علیه السلام) را از خلافت كوتاه سازد.و نتیجه همان شد كه پیش بینى شده بود.
سعد، به رغم سابقه عداوت و مخالفتهاى خود با امام (علیه السلام)، هنگامى كه مشاهده كرد معاویه به على (علیه السلام) ناسزا مى گوید به خود پیچید و رو به معاویه كرد وگفت:
مرا بر روى تخت خود نشانیده اى و در حضور من به على ناسزا مى گویى؟ به خدا سوگند هرگاه یكى از آن سه فضیلت بزرگى كه على داشت من داشتم بهتر از آن بود كه آنچه آفتاب بر آن مى تابد مال من باشد:
1ـ روزى كه پیامبر (صلى الله علیه وآله وسلم) او را در مدینه جانشین خود قرار داد وخود به جنگ تبوك رفت به على چنین فرمود:«موقعیت تو نسبت به من، همان موقعیت هارون است نسبت به موسى، جز اینكه پس از من پیامبرى نیست».
2ـ روزى كه قرار شد پیامبر با سران «نَجران» به مباهله بپردازد، دست على و فاطمه و حسن و حسین را گرفت و گفت:«پروردگارا! اینان اهل بیت من هستند».
3ـ روزى كه مسلمانان قسمتهاى مهمى از دژهاى یهودان خیبر را فتح كرده بودند ولى دژ «قموص»، كه بزرگترین دژ و مركز دلاوران آنها بود، هشت روز در محاصره سپاه اسلام بود و مجاهدان اسلام قدرت فتح و گشودن آن را نداشتند. سردرد شدید رسول خدا مانع از آن شده بود كه شخصاً در صحنه نبرد حاضر شود و فرماندهى سپاه را بر عهده بگیرد و هر روز پرچم را به دست یكى از سران سپاه اسلام مى داد و همه آنان بدون نتیجه باز مى گشتند. روزى پرچم را به دست ابوبكر داد و روز بعد آن را به عمر سپرد ولى هر دو، بى آنكه كارى صورت دهند به حضور رسول خدا بازگشتند.
ادامه این وضع براى رسول خدا گران و دشوار بود. لذا فرمود:
فردا پرچم را به دست كسى مى دهم كه هرگز از نبرد نمى گریزد و پشت به دشمن نمى كند.او كسى است كه خدا و رسول خدا او را دوست دارند و خداوند این دژ را به دست او مى گشاید.
هنگامى كه سخن پیامبر (صلى الله علیه وآله وسلم) را براى حضرت على (علیه السلام) نقل كردند، او رو به درگاه الهى كرد و گفت:«اللّهُمَّ لا مُعْطِيَ لِما مَنَعْتَ وَ لامانِعَ لِما أَعْطَيْتَ». یعنى پروردگارا! آنچه را كه تو عطا كنى بازگیرنده اى براى آن نیست و آنچه را كه تو ندهى دهنده اى براى او نخواهد بود.
[سعد ادامه داد:] هنگامى كه آفتاب طلوع كرد یاران رسول خدا دور خیمه او را گرفتند تا ببینند این افتخار نصیب كدام یك از یاران او مى شود.وقتى پیامبر (صلى الله علیه وآله وسلم) از خیمه بیرون آمد گردنها به سوى او كشیده شد و من در برابر پیامبر ایستادم شاید این افتخار از آنِ من گردد و شیخین بیش از همه آرزو مى كردند كه این افتخار نصیب آنان شود. ناگهان پیامبر فرمود: على كجاست؟ به حضرتش عرض شد كه وى به دردِ چشم دچار شده و استراحت مى كند. سلمة بن اكوع به فرمان پیامبر به خیمه حضرت على رفت. و دست او را گرفت و به حضور پیامبر آورد. پیامبر در حقّ وى دعا كرد و دعاى وى در حقّ او مستجاب شد. آنگاه پیامبر زره خود را به حضرت على پوشانید و ذوالفقار را بر كمر او بست و پرچم را به دست او داد و یاد آور شد كه پیش از جنگ آنان را به آیین اسلام دعوت كن و اگر نپذیرفتند به آنان برسان كه مى توانند زیر لواى اسلام و با پرداخت جزیه و خلع سلاح، آزادانه زندگى كنند و بر آیین خود باقى بمانند و اگر هیچ كدام را نپذیرفتند راه نبرد را در پیش گیر; و بدان كه هرگاه خداوند فردى را به وسیله تو راهنمایى كند بهتر از آن است كه شتران سرخ موى مال تو باشد و آنها را در راه خدا صرف كنى.(2)
سعد وقّاص پس از آنكه قسمت فشرده اى از این جریان را، كه به طور گسترده آوردیم، نقل كرد مجلس معاویه را به عنوان اعتراض ترك گفت.

پی نوشت:
1 . مستدرك حاكم، ج2، ص 367; تاریخ الخمیس، ج2، ص 95.
2 . صحیح بخارى، ج5، ص 22و23; صحیح مسلم، ج7، ص 120; تاریخ الخمیس، ج2، ص 95; قاموس الرجال، ج4، ص 314 به نقل از مروج الذهب. 

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مولودی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 ذی قعده

١ـ ولادت با سعادت حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها)٢ـ مرگ اشعث بن قیس٣ـ وقوع جنگ بدر صغری ١ـ...


ادامه ...

11 ذی قعده

میلاد با سعادت حضرت ثامن الحجج، امام علی بن موسی الرضا (علیهما السلام) روز یازدهم ذیقعده سال ١٤٨...


ادامه ...

15 ذی قعده

كشتار وسیع بازماندگان بنی امیه توسط بنی عباس در پانزدهم ذیقعده سال ١٣٢ هـ.ق ، بعد از قیام...


ادامه ...

17 ذی قعده

تبعید حضرت موسی بن جعفر (علیهما السلام) از مدینه به عراق در هفدهم ذیقعده سال ١٧٩ هـ .ق....


ادامه ...

23 ذی قعده

وقوع غزوه بنی قریظه در بیست و سوم ذیقعده سال پنجم هـ .ق. غزوه بنی قریظه به فرماندهی...


ادامه ...

25 ذی قعده

١ـ روز دَحوالارض٢ـ حركت رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) از مدینه به قصد حجه...


ادامه ...

30 ذی قعده

شهادت امام جواد (علیه السلام) در روز سی ام ذی‌قعده سال ٢٢٠ هـ .ق. شهادت نهمین پیشوای شیعیان...


ادامه ...
0123456

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page