گويم مخفى نماند كه در اين كتب مزاريّه كه معروف و مرجع است و علاّمه مجلسى(رحمه الله)غالب مزار بحار را از اكثر آن ها جمع نموده مانند كامل الـزّياره، و مصباح الزّائر، و مزار شيخ مفيد، و مزار محمّد بن المشهدى كه در بحار تعبير از او شده به مزار كبير، و مزار شهيد اوّل(رحمه الله)، و مزار قديم، و غير اين ها از مزارات علماى متأخّرين، چون مزار بحار، و تحفة الـزّائر علاّمه مجلسى، و مزار آقا جمال الدّين و مزار شيخ خضر، و هديّة الـرّضويّه، و مزار فلك الـنّـجاة و غيرها، كه تمام بحمداللّه تعالى موجود و به نظر اين حقير رسيده و از آن نقل نموده ام، هنوز واقف نشدم بركلامى كه متعرّض يكى از اين ها جز زيارت اهل قبور شده باشد. بلكه در خصوص مدفن جناب حرّ و عون نيز در اين كتب مزاريّه و ساير كتب چيزى متعرض نشده اند. بلى سيّدالعلما والفقها آقا سيّد مهدى قزوينى در مزار كتاب خود كه موسوم به فلك الـنّـجاة است گفته كه مستحبّ است زيارت كسانى كه در راه امام حسين(عليه السلام)شهيد شده اند، چه آن ها كه در حائر نزد آن حضرت مدفون اند، و چه آنان كه بيرون از حائرند مثل عبّاس و حبيب و حرّ و مسلم بن عقيل و هانى بن عروه در كوفه و عون بن عبد اللّه بن جعفر. اين كلام ظاهر، بلكه صريح است كه بودن عون در اين مكان نزد ايشان معتبر بوده، و امّا در باب جناب حرّ، علاوه بر اين عبارت سيّد مرحوم نيز صاحب كتاب حجّة السّعادة في حجّة الشّهادة در وقعه بعد از شهادت حضرت سيّد الشّهدا(عليه السلام) گفته كه عمر ابن سعد روز شهادت را در كربلا بود تا روز ديگر به وقت زوال، و جمعى متعهدان بر امام زين العابدين(عليه السلام) و دختران اميرالمؤمنين(عليه السلام) و ديگر زنان موكّل كرد; جمله بيست زن بودند، وامام زين العابدين(عليه السلام) آن روز بيست و دو ساله بود، و امام محمّد باقر(عليه السلام) چهار ساله و هر دو در كربلا حضور داشتند، وحق تعالى ايشان را حراست فرمود. چون عمربن سعد از كربلا رحلت كرد، قومى از بنى اسد كوچ كرده، مى رفتند. چون به كربلا رسيدند و آن حالت را ديدند، امام حسين(عليه السلام) را تنها دفن كردند، و علىّ بن الحسين(عليهما السلام) را پايين پاى او، و حضرت عبّاس را بر كنار فرات جايى كه شهيد شده بود، و باقى را قبرى بزرگ كندند و دفن كردند، و حرّ بن يزيد را اقرباى او در جايى كه به شهادت رسيده بود دفن نمودند، و قبرهاى شهدا معيّن نيست كه از آن هر يك، كدام است، الاّ آن كه لاشكّ حائر محيط است بر جمله، انتهى.
و مستندش در اين كلام كتاب كامل بهائى است، كه از مؤلّفات شيخ عالم جليل حسن بن على الطبرسى ـ طاب سرّه القدسى است ـ ، و چون حقير تمام كامل را نيافتم، بلكه قطعه اى از آن را درك نمودم و هر چند تفحّص كردم مطّلع نشدم تا عبارت او را به عينه نقل كنم، و يكى از فضلا و مهره فنّ منبر خبر داد مرا به چيزى كه حاصلش آن است; وقتى مراجعه كردم در يكى از شروح قاموس كه به لسان تركى بود به جهت تعيين معنى نواويس، كه در خطبه حضرت سيّد الشّهدا(عليه السلام)
در وقت عزيمت به عراق واقع است: كَأنّي بِأَوْصالي تُقَطِّعْها عَسَلانِ الْفَلَواتِ بَيْنَ النَّواوِيسِ و كربلاء ، در آن جا ديدم كه صاحب كتاب متعرّض شده مدفن جناب حرّ را، و بيان كرده سبب دفنش را در آن جا، و چون عباراتش را درست مستحضر نيستم ذكر نمى كنم.
و بالجمله، ما را در مقام تعيين همين قدر كافى است، به علاوه آن كه شيخ شهيد(رحمه الله) در كتاب شريف دروس بعد از ذكر فضايل زيارت حضرت ابى عبد اللّه الحسين(عليه السلام) مى فرمايد: و هرگاه زيارت كرد آن جناب را، پس زيارت كند فرزندش علىّ بن الحسين(عليهما السلام) را و زيارت كند شهدا را و برادرش حضرت عبّاس(عليه السلام) را و زيارت كند حرّ بن يزيد را... الخ. واين كلام ظاهر بلكه صريح است كه در عصر شهيد، قبر حرّ بن يزيد در آن جا معروف و نزد آن شيخ جليل به صفت اعتبار موصوف بوده ] است و [ زياده بر اين ديگر ما چيزى نمى خواهيم.
و امّا در باب مقامين كه يكى واقع است در كنار نهر حسينى، با قبّه مختصره و معروف است به مقام مهدى ـ صلوات اللّه عليه ـ، و ديگرى كه واقع است در ميان بستانى، نزديك به همان مقام، با قبّه اى و عالى تر از مقام اوّلى و معروف است به مقام حضرت صادق(عليه السلام)، مفصّلاً نيز چيزى در باب آن ها نديدم، و شايد مقام حضرت صادق(عليه السلام)همان شريعه آن حضرت باشد، كه مستحب است در آن جا غسل زيارت كرده شود، چنانچه علاّمه مجلسى(رحمه الله)استظهار فرموده و كلام آن مرحوم در ذيل زيارت وارث نقل شد. و امّا زيارت اهل قبور را، پس از اين إن شاء اللّه در مقام خودش ذكر خواهيم نمود به آن جا رجوع شود.
در تعيين مدفن جناب حرّ بن يزيد(رحمه الله)
- بازدید: 1363