إِن تَتُوبَا إِلَی اللّهِ فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُکُمَا وَ إِن تَظَاهَرَا عَلَیهِ فَإِنَّ اللهَ هُوَ مَوْلَاهُ وَ جِبْرِیلُ وَ صَالِحُ المُؤْمِنِینَ وَ الْمَلَائکةُ بَعْدَ ذَلِکَ ظَهِیرٌ.[۱]
اگر شما (همسران پیامبر) از کار خود توبه کنید [، به نفع شماست، زیرا] دل هایتان از حق منحرف گشته است و اگر بر ضدّ او دست به دست هم دهید [، کاری از پیش نخواهید بُرد]؛ زیرا خداوند، یاور اوست و همچنین جبرئیل و صالحِ مؤمنان و فرشتگان بعد از آنان، پشتیبان اویند.
توطئه برخی زنان پیامبر(ص) در بیت ایشان، سبب شد آیات ابتدایی سوره تحریم، نازل شود و خداوند سبحان، ضمن بیان حکم چنین اقدامات ناپسندی، یاوران پیامبر(ص) را معرّفی کند و به جایگاه والای امام علی(ع) در یاری رساندن به ایشان در برابر همه توطئه ها و از جمله توطئه های خانوادگی، اشاره نماید.
بدون شک، «صالح المؤمنین» معنى وسیعى دارد که همه مؤمنان صالح، با تقوا و کامل الایمان را شامل مى شود، هر چند «صالح» در اینجا مفرد است، و نه جمع، ولى چون معنى جنسى دارد، از آن عمومیت استفاده مى شود.
اما، در این که مصداق اتمّ و اکمل آن در اینجا کیست؟ از روایات متعددى استفاده مى شود که، منظور «امیر مؤمنان على»(علیه السلام) است.
در حدیثى از امام باقر(علیه السلام) مى خوانیم: لَقَدْ عَرَّفَ رَسُولُ اللّهِ(صلى الله علیه وآله) عَلِیّاً(علیه السلام)أَصْحابَهُ مَرَّتَیْنِ: أَمّا مَرَّةً فَحَیْثُ قالَ: «مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَولاهُ» وَ أَمَّا الثّانِیَةُ فَحَیْثُ نَزَلَتْ هذِهِ الْآیَةُ: «فَإِنَّ اللّهَ هُوَ مَوْلاهُ وَ جِبْرِیلُ وَ صالِحُ الْمُؤْمِنِینَ...» أَخَذَ رَسُولُ اللّهِ(صلى الله علیه وآله) بِیَدِ عَلِىٍّ(علیه السلام) فَقالَ: أَیُّهَا النّاسُ هذا صالِحُ الْمُؤْمِنِیْن!!:
«رسول خدا دو بار على(علیه السلام) را (با صراحت) به یارانش معرفى کرده یک بار آنجا که فرمود: (در غدیر خم): مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَولاهُ: «هر کس من مولاى او هستم على مولاى او است»، و اما بار دوم هنگامى که آیه إِنَّ اللّهَ هُوَ مَوْلاهُ... نازل شد، رسول خدا دست على (علیه السلام) را گرفت و فرمود: اى مردم این صالح المؤمنین است»!.(2)
این معنى را بسیارى از علماى اهل سنت نیز در کتاب هاى خود نقل کرده اند از جمله علامه «ثعلبى» و علامه «گنجى» در «کفایة الطالب» و «ابو حیان اندلسى» و «سبط ابن جوزى» و غیر آنها.(3)
جمعى از مفسران از جمله: «سیوطى» در «درّ المنثور» ذیل آیه مورد بحث و «قرطبى» در تفسیر معروف خود و همچنین «آلوسى» در «روح المعانى» در تفسیر همین آیه این روایت را نقل کرده اند.
نویسنده «روح البیان» بعد از نقل این روایت از «مجاهد» مى گوید: مؤید این حدیث، حدیث معروف «منزلت» است، که پیامبر(صلى الله علیه وآله) به على(علیه السلام) فرمود: «أَنْتَ مِنِّی بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَى»، زیرا عنوان «صالحین» در آیات قرآن براى انبیاء آمده است، از جمله در آیه «وَ کُلاًّ جَعَلْنا صالِحِینَ»(4) و در آیه «وَ أَلْحِقْنِی بِالصّالِحِینَ»(5) مى باشد (که در اولى عنوان «صالح»، به جمعى از انبیاء، و در دومى به حضرت یوسف اطلاق شده است) هنگامى که على(علیه السلام) به منزله «هارون» باشد، او نیز مصداق صالح است (دقت کنید).
کوتاه سخن این که: احادیث در این زمینه فراوان است، مفسر معروف محدث «بحرانى» در تفسیر «برهان» بعد از ذکر روایتى در این زمینه، از «محمّد بن عباس»(6) نقل مى کند، او 52 حدیث در این زمینه از طرق شیعه و اهل سنت جمع آورى کرده، سپس خود او به نقل قسمتى از آن مى پردازد.(7)
* * *
1 ـ بعضى «صالح» را در اینجا جمع دانسته گفته اند: نظر به این که واو «صالِحُوا» به هنگام اضافه حذف مى شود در رسم الخط قرآن نیز نیامده است، ولى، این معنى بعید به نظر مى رسد.
2 ـ تفسیر «مجمع البیان»، جلد 10، صفحه 316.
3 ـ براى توضیح بیشتر به جلد 3، «احقاق الحق»، صفحه 311 مراجعه فرمائید.
4 ـ انبیاء، آیه 72.
5 ـ یوسف، آیه 101.
6 ـ به نظر مى رسد که «محمّد بن عباس» در اینجا همان «ابو عبداللّه» معروف به «ابن الحجام» است، نویسنده کتاب «ما نزل من القرآن من اهل بیت» که جمعى از علماء گفته اند: کتابى است که همچون آن تا کنون تألیف نیافته (جامع الرواة، جلد 2، صفحه 134).
7 ـ تفسیر «برهان»، جلد 4، صفحه 353، ذیل حدیث 2.