چنانکه در بالا گفته شد،عبد المطلب که نام اصلى او شیبه بود و بعدها شیبة الحمدش گفتند (8) در مدینه از مادرش سلمى به دنیا آمد و به اختلاف گفتار مورخین هفت سال یا بیشتر از عمر خود و دوران کودکى را در مدینه نزد مادرش به سر برد و سپس مطابق وصیتى که هاشم به برادرش مطلب کرد و یا به واسطه اطلاعى که مطلب به وسیله بعضى از اعراب مکه به دست آورد،براى آوردن برادر زاده خود شیبه به مدینه رفت تا او را از مادرش گرفته به مکه ببرد،نخست سلمى حاضر نشد فرزند خود را به عمویش بسپارد ولى مطلب پافشارى کرده گفت:
من از اینجا نمىروم تا شیبه را به مکه ببرم،زیرا برادرزاده من در اینجا غریب است و فامیل و تبارى ندارد،اما در مکه قبیله و فامیل ما بسیار و محترم هستند و بسیارى از کارهاى مردم به دست ما و زیر نظر ما اداره مىشود...
شیبه که چنان دید به عمویش مطلب گفت:تا مادرم اجازه ندهد من به مکه نخواهمآمد.سرانجام پس از گفتگوهایى سلمى راضى شد و مطلب شیبه را پشت سر خود بر شتر سوار کرده به مکه آورد .
مردم مکه و قریش که از جریان مطلع نبودند و مطلب را دیدند سوار بر شتر وارد شهر شد و جوان نورسى پشت سر او بر شتر سوار است گمان کردند او بنده مطلب است که در یثرب خریدارى کرده و با خود به مکه آورده است و از این رو وى را عبد المطلب خواندند و این نام بعدها همچنان باقى ماند (9) .با اینکه مطلب وقتى از جریان مطلع شد به میان مردم آمده و بدانها گفت:این سخن نابجا است و او فرزند برادر من است که در یثرب نزد مادرش بوده و من اکنون او را به مکه آوردهام ولى این نام همچنان معروف شد و روى او ماند.
مطلب که پس از مرگ برادرش هاشم صاحب منصبهاى او شده و ریاست قبیله خود را داشت پس از چندى در سرزمین یمن در جایى به نام«ردمان»از دنیا رفت و منصبهایى که از پدرانشان بدانها رسیده بود پس از مطلب به همان برادرزادهاشـیعنى عبد المطلبـرسید و آن جناب در اثر بزرگوارى و حسن تدبیرى که در اداره کارها داشت بزودى در میان مردم قریش نفوذ کرده و محبوبیت زیادى به دست آورد و جریاناتى هم مانند حفر چاه زمزم و داستان اصحاب فیل پیش آمد که سبب شد روز به روز عظمت بیشتر و مقام والاترى پیدا کند.
- پینوشتها -
8.وجه تسمیه آن جناب را به شیبه مورخین این گونه ذکر کردهاند که وقتى به دنیا آمد در سرش مقدارى موى سفید بود و از این رو شیبهاش نامیدند،و لفظ«الحمد»را نیز که بعدها به دنبال آن افزودند به خاطر حمد و سپاس بسیارى بود که مردم از وى مىکردند،زیرا شیبه در زمان خود پناهگاه و ملجأ مردم بود و هر مستمند و گرفتارى بدو پناه مىبرد.البته برخى هم گفتهاند:نام اصلى آن جناب عامر بوده است.
9.برخى گفتهاند:سبب اینکه بدین نام مشهور گردید آن بود که در دامان مطلب پرورش یافت و رسم عرب چنین بوده که چون کودکى یتیم در دامان دیگرى پرورش مىیافته او را به عنوان«عبد»و بنده او مىخواندهاند.
عبد المطلب
- بازدید: 1876