بازگشت پيغمبر از طائف و برخورد با قبائل

(زمان خواندن: 2 - 3 دقیقه)

هنگامى كه پيغمبر از طائف به مكه بازگشت، مردم مكه و قريش را در مخالفت با خود سرسخت‏تر از پيش ديد، مگر اندكى از متضعفين كه به آن برگزيده خدا ايمان آورده بودند.
چون موسم حج و آمدن قبايل عرب به مكه و منا در ماه رجب براى عمره و ماه ذى الحجه براى زيارت فرا رسيد، پيغمبر كه ديگر از دعوت مردم بومى مكه و قبائل شهرنشين قريش مايوس شده بود، با استفاده از فرصت به دعوت قبائل پرداخت. براى تامين اين منظور شخصا به هر قبيله‏اى سر مى‏زد و با صراحت اعلام مى‏داشت كه من پيغمبر خدايم و خدا مرا براى راهنمائى شما ارسال داشته است، و از آنها مى‏خواست كه دعوت او را پذيرا شوند. ولى سران قبائل از پذيرش دعوت پيغمبر سرباز مى‏زدند و مى‏گفتند: قوم او (قريش) بهتر از ما او را مى‏شناسند.
محمد بن اسحاق مورخ مشهور مى‏گويد: شنيدم كه ربيعة كه ربيعة بن عباد براى پدرم نقل مى‏كرد و مى‏گفت: من نوجوانى بودم كه با پدرم در موسم حج در «منا» به سر مى‏بردم.
روزى ديدم پيغمبر مقابل خيمه جمعى از قبائل ايستاده و مى‏گويد: از بنى فلان! من از جانب خداوند يكتا براى هدايت‏شما مبعوث شده‏ام. خداى يگانه به شما فرمان مى‏دهد كه فقط او يعنى «الله‏» را پرستش كنيد، و به هيچ وجه به وى شرك نورزيد، و خود را از پرستش اينها كه مظاهر شرك هستند رها سازيد.
به من ايمان بياوريد و مرا در آنچه مى‏گويم تصديق كنيد و به دفاع از من در مقابل دشمنانم برخيزيد، تا آنچه را خدا به خاطر آن مرا برانگيخته است، آشكار سازم.
چون پيغمبر از سخن گفتن فراغت‏يافت، ديدم مردى كه يك چشم داشت و پشت‏سر پيغمبر ايستاده بود رو كرد به افراد قبيله مزبور و گفت: اى بنى فلان! اين مرد شما را دعوت مى‏كند كه طوق بندگى «لات‏» و «عزى‏» را از گردن خود درآوريد. او بدعت گذار است و مى‏خواهد شما را گمراه كند. از وى اطاعت نكنيد و آنچه گفت نشنيده انگاريد.
ربيعه گفت: به پدرم گفتم: اين مرد كيست كه دنبال محمد مى‏رود و سخن او را رد مى‏كند؟ پدرم گفت: او عموى وى ابولهب است.
پيغمبر ازجمله به در خيمه‏هاى «بنى كنده‏» رفت، و در حالى كه بزرگ آنها به نام «مليح‏» در ميان ايشان شنسته بود، به دعوت آنان پرداخت. پيغمبر از بنى كنده خواست كه خداى يكتا را پرستش كنند، و او را به عنوان فرستاده او باور دارند، ولى بندى كنده از پذيرش دعوت حضرت سرباز زدند.
از جمله رسول خدا به سراغ تيره‏اى از قبيله «بنى كلب‏» رفت كه به آنها «بنو عبدالله‏» مى‏گفتند. جالب بود كه نام «الله‏» در اسم نياى آنها تركيب يافته بود، و جد خود را «بنده الله‏» مى‏دانستند. پيغمبر خطاب به آنها فرمود: اى فرزندان عبدالله! خداى يگانه «الله‏» نام نياى شما را زيبا قرار داده است. من نيز بنده الله و فرستاده اويم، شما را به پرستش «الله‏» مى‏خوانم اما آنها نيز از پذيرش دعوت پيغمبر رحمت امتناع ورزيدند.
نيز پيغمبر به سراغ «بنى حنيفه‏» رفت، و آنها را دعوت به پرستش خداى يكتا و پذيرش نبوت خود نمود. ولى آنها زشت‏تر از بقيه افراد قبائل با آن فرستاده خوا برخورد نمودند...( سيره ابن هشام - جلد 2 ص 287)
------------------------------
على دوانى

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مولودی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 ذی قعده

١ـ ولادت با سعادت حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها)٢ـ مرگ اشعث بن قیس٣ـ وقوع جنگ بدر صغری ١ـ...


ادامه ...

11 ذی قعده

میلاد با سعادت حضرت ثامن الحجج، امام علی بن موسی الرضا (علیهما السلام) روز یازدهم ذیقعده سال ١٤٨...


ادامه ...

15 ذی قعده

كشتار وسیع بازماندگان بنی امیه توسط بنی عباس در پانزدهم ذیقعده سال ١٣٢ هـ.ق ، بعد از قیام...


ادامه ...

17 ذی قعده

تبعید حضرت موسی بن جعفر (علیهما السلام) از مدینه به عراق در هفدهم ذیقعده سال ١٧٩ هـ .ق....


ادامه ...

23 ذی قعده

وقوع غزوه بنی قریظه در بیست و سوم ذیقعده سال پنجم هـ .ق. غزوه بنی قریظه به فرماندهی...


ادامه ...

25 ذی قعده

١ـ روز دَحوالارض٢ـ حركت رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) از مدینه به قصد حجه...


ادامه ...

30 ذی قعده

شهادت امام جواد (علیه السلام) در روز سی ام ذی‌قعده سال ٢٢٠ هـ .ق. شهادت نهمین پیشوای شیعیان...


ادامه ...
0123456

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page