سرزمين مكه فاقد توليد بود. نه زمين قابل كشتى داشت، و نه كالا و فراوردههائى كه خود مصرف كنند و به ديگران عرضه نمايند. از اين روز ساكنان مكه به كار تجارت و سوداگرى اشتغال داشتند و زندگى خود را با وارد ساختن نيازمنديهاى خويش از خارج تامين مىنمودند. وجود مكه و تقدسى كه در ميان قبايل عرب جاهلى داشت، و منطقه حرم كه جايگاه امنى بود، و آمد و رفت قبائل عرب از نقاط مختلف عربنشين به مكه چه براى پرستش بتهاى خود و چه به منظور شركت در مراسم سالانه حج كه در ماه رجب و ذى حجه انجام مىگرفت، زمينه خوبى براى تجارت تجار عرب و مبادلات تجارى آنها بود. تجارت حجاز تقريبا در اختيا مردم قريش يعنى مردم مكه و اشراف طائف بود. تجارت قريش با فلسطين و سوره (شامات) در شمال، و با يمن در جنوب بود، و گاهى تجار از راه دريا به حبشه، و از راه نجد به حيره (عراق) تا مدائن پايتخت ايران ساسانى بود، و شايد به داخله ايران هم آمد و رفت مىكردند. حتى با روم و مصر و هند هم رابطه تجارى داشتند.
تجار مكه تابستانها را به شمال مىرفتند كه آب و هوائى خوش داشت، و زمستانها كه هوا سرد بود، راهى جنوب مىشدند. خداوند زندگى آنها را بدين گونه تامين مىكرد و در قرآن مجيد سوره قريش مىفرمايد: «براى اين كه قريش با هم مانوى شوند (و دلهاشان با هم) الفت گيرد (آنها را به انديشه سفر تجارت انداختيم) الفتيافتن آنها نسبت به هم در سفر تابستانى و زمستانى آنان تامين مىشد. پس قريش بايد صاحب اين خانه (كعبه) را پرستش كنند، خدائى كه آنها را از گرسنگى نجات بخشيد، و طعام داد، و از بيم و هراس ايمن ساخت». (بسم الله الرحمن الرحيم لايلاف قريش، ايلافهم رحلة الشتاء و الصيف فليعبدوا رب هذا البيت، الذى اطعمهم من جوع، و آمنهم من خوف.)
بازرگانان قريش در سفرهاى تجارى خود از بيابانهاى هولناك و مخوف مىگذشتند، و صدها فرسخ راه را مىپيمودند. بيابانها و دشتهاى سوزان و بهتانگيزى كه در همه جاى آن سكوت مطلق حكمفرما بود. نه راهى، نه آبى و درختى، و نه آبادى و نشانهاى.
فقط هنگام سفر به شمال يا بازگشت از آنجا از «خيبر» و از شهر «مدينه» عبور مىكردند، و در موقع سرازير شدن به جنوب «طائف» واقع در دوازده فرسخى مكه را مىديدند، و بعد هم وادى «تهامه» و نقطه مسكونى آنجا را.
در سمت چپ حركت آنها هنگام بيرون رفتن از شهر مكه سواحل «بحر احمر» و درياى سرخ، و در سمت غرب، دشتهاى بىكران و شنزارهاى سوزان و كوهها و درههاى مخوف فراوان وجود داشت، و آن طرفتر خليج فارس، و در جنوب درياى عمان واقع بود.
تجار مكه در سفرهاى تجارى خود، از وجود اعراب بدوى كه به خوبى از راههاى صحرا و منازل ميان راه آگاه بودند، براى راهنمائى و حمايت كاروانهاى خود استفاده مىكردند.
تجارت قريش در بازارهاى دهگانه آنها در نقاط مختلف عربستان از شمال يعنى شامات تا جنوبىترين نقطه عربستان يعنى يمن و حضرموت انجام مىگرفت. اعراب در «اسواق» و بازارهاى خود ضمن تجارت و مبادله كالاى خود، به مفاخرت قبيلهاى و خودنمائى و ارائه جنبههاى مادى و معنوى خويش مىپرداختند. اين مفاخرتها ضمن اشعار نغز و دلكش آنان و خطابههاى پر شورشان، به خوبى نمايان بود.
معروفترين اين بازارهاى فصلى، «سوق عكاظ» بود كه پيغمبر (صلى الله عليه و آله) نيز در ايام جوانى، در آن شركت داشته است.
------------------------------
على دوانى
تجارت قريش
- بازدید: 2920